حرف رابطه
نویسه گردانی:
ḤRF RʼBṬH
حرف رابطه . [ ح َ ف ِ ب ِ طَ / طِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) حرف اثبات . شمس قیس گوید: و آن کلمه ٔ «است » باشد که در اواخر کلمات فایده ٔ اثبات صفت کند در موصوف ، و ربط صفات کند به موصوف ، چنانکه فلان کس آمده است و نشسته است . و از اختصاصات لغت پارسی است و سخن در اکثر مواضع بی آن تمام نباشد، و روا باشد که در وصل همزه ٔ آن حذف کنند و گویند فلان کس عالم ست و فلان کس توانگرست . (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 161). ونیز همو گوید: حرف رابطه و جمع نون و دالی است که در آخر صفات فایده ٔ ربط صفت به جماعت دهد، چنانکه عالمند و توانگرند و در جمع گویند می آیند و میروند و رفتند و آمدند. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 164).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.