حرمت کردن
نویسه گردانی:
ḤRMT KRDN
حرمت کردن . [ ح ُ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) احترام گذاردن . حرمت نگاه داشتن : همگان را در مواجهه حرمت کردی و در غیبت نکوئی گفتی . (گلستان ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هتک حرمت کردن . [ هََ ک ِ ح ُ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بی اعتبار کردن . رسوا کردن . بی آبرو کردن . (ناظم الاطباء).