حریث
نویسه گردانی:
ḤRYṮ
حریث . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) ابن مالک ، مکنی به ابی مادیة. تابعی است و از امیرالمؤمنین علی روایت کند.
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
حریث . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) سلمی ابوفرة. عبدالصمد گوید: به حمص نزول کرد و این تصحیف است . و نام او حدیر است . مغلطای او راحرب سلمی نامیده است ...
حریس . [ ح َ ] (اِخ ) بطنی است از ربیعةبن خولان به یمن .
حریس . [ ح ُرَ ] (اِخ ) ابن بشیر بجلی . استاد سفیان ثوری است .
حریص . [ ح َ ] (ع ص ) آنکه فزونی طلبد. آنکه زیادتی خواهد. آزمند. آزوَر. (دهار). آزور. آزپرور. آزآور. شره . آزناک . آزدار. زیادت جوی . زیادت طلب ....
هریس . [ هََ ] (معرب ، اِ) طعامی که از گوشت و حبوبات ترتیب دهند و بهترین آن آن است که از گندم و گوشت مرغ سازند. (منتهی الارب ). طعامی ا...
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان اهر. حدود آن : از شمال بخش مرکزی اهر و از جنوب بخش بستان آباد و از خاور بخش مهربان و از باخت...
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) مرکز بخش هریس و دهستان خانمرود از شهرستان اهر. دارای 5499 تن سکنه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و سردرختی و کار م...
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان هریس شهرستان سراب که دارای 2055 تن سکنه و آب آن از چشمه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و شغل...
هریس . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از شرفخانه از بخش شبستر شهرستان تبریز. دارای 1192 تن سکنه و آب آن از چشمه است . محصول عمده اش غله و حبوبات ...
هریس . [ هَِ ](اِخ ) دهی است از بخش سنجد شهرستان هروآباد که دارای 618 تن سکنه است . محصول عمده اش غله و حبوبات و شغل اهالی زراعت است . (...