گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حریف گلوگیر نویسه گردانی: ḤRYF GLWGYR حریف گلوگیر. [ ح َ ف ِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حریف گلوبر. روزگار. دنیا. (مجموعه ٔ مترادفات ص 165). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود