اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حزب

نویسه گردانی: ḤZB
حزب . [ ح َ ] (ع مص ) رسیدن چیزی به کسی . رسیدن کار سخت که اندوهناک گرداند. (از منتهی الارب ). کاری رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ). دشوار شدن چیزی بر کسی و فشردن او را. سخت شدن . حزابة.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هضب . [ هََ ] (ع مص ) باریدن آسمان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || به رفتارفسرده دلان رفتن . (منتهی الارب ). || به سخن درآمدن و بلند...
هضب . [ هََ ض َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ هاضب . (منتهی الارب ).
هضب . [ هََ / هَِ ض َ ] (ع اِ) ج ِ هضبة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
هضب . [ هَِ ض َب ب ] (ع ص ) اسب بسیارخوی . || سخت درشت اندام توانا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دارة هضب . [رَ ت ُ هََ ] (اِخ ) نام جایی است . (معجم البلدان ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.