حساب
نویسه گردانی:
ḤSAB
حساب .[ ح َس ْ سا ] (اِخ ) سمعانی گوید: این نسبت خاص است به محمدبن ابراهیم بن الحساب البخاری الفرائضی . و او را از آن روی حساب مینامیدند که عارف به حساب و مقدرات بود. او از موسی بن افلح و صالح بن محمد و حامدبن سهل و جز آنان روایت کند و وفات او به ذی القعده ٔ سال 339 هَ . ق . بود. و سپس گوید: قال ابن ماکولا کذالک اخمرت به عن محمدبن احمدبن سلیمان البخاری الحافظ فی تاریخ بخارا و کذالک وجدته مضبوطاً بخطه . (سمعانی ).
واژه های همانند
۹۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
بی حساب کردن - برابر کردن -برابرشدن
تسویه یعنی «مساوی کردن، یکسان کردن، همسطح کردن (مثلاً زمین ناهموار را)» و تسویهحساب به معنای «ایجاد تعادل و موازنه در حساب» است. این ترکیب به معنای م...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
صاف کردن هرچیزی، صاف کردن حساب، انواع حساب(مالی ، شخصی یا...)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
« تصفیه حساب » یا « تسویه حساب »
فرهنگ فارسی (دکترمحمّد معین) تسویه : برابر کردن ، مساوی ساختن ، یکسان کردن
تسویه کردن : برابر کردن ، مس...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: آنرنیا ānrenyā (سنسکریت: ānrenya)***فانکو آدینات 09163657861