گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حساب برانداختن نویسه گردانی: ḤSAB BRʼNDʼḴTN حساب برانداختن . [ ح ِ ب َ اَ ت َ] (مص مرکب ) رأی زدن و صواب اندیشیدن : حسابی که خاقان برانداختی به فرمان او کار آن ساختی . نظامی (از آنندراج ) (ارمغان آصفی ).حسابی که باخود برانداختی چنان نیست بازی غلط باختی .نظامی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود