گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حساب سازی نویسه گردانی: ḤSAB SAZY حساب سازی . [ ح ِ ](حامص مرکب ) عمل حساب ساز. حساب ساختن . حساب تراشی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه واژه معنی حساب سازی کردن حساب سازی کردن . [ ح ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عمل حساب سازی را انجام دادن . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود