حسام زاده
نویسه گردانی:
ḤSAM ZʼDH
حسام زاده . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) او راست : التشریح .
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۵ ثانیه
حسام زاده . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) عبدالرحمان افندی . یکی از علمای نامدار عثمانی است در دورسلطان محمدخان رابع مسند شیخ اسلامی را اشغال مینمود. پسر ...
حسام زاده . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) عتیق . مصلح الدین مصطفی . او راست : حاشیه بر تلویح تفتازانی در شرح تنقیح الاصول .
حسام زاده . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) محمدبن حسام الدین رومی حنفی . قاضی مکه بود و پس از عزل در شوال 1080 هَ . ق . درگذشت . او راست : تفسیرالقرآن تا س...
حسام زاده . [ ح ُ دَ ] (اِخ ) مصطفی بن حسام الدین حسین بن محمدبن حسام الدین برسوی رومی . مدرس حنفی که در 1035 هَ . ق . درگذشته است . او راست ...
حسام بک زاده . [ ح ُ ب َ دَ ] (اِخ ) علی پاشا. او به زمان سلطان محمدخان رابع کاپتن پاشا بود و درسال 1060 هَ . ق . آنگاه که سمت محافظی ردوس د...