حسد
نویسه گردانی:
ḤSD
حسد. [ ح ُ س ُ ] (ع اِ) ج ِ حسود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حصد. [ ح َ ص َ ] (ع مص ) سخت تافته شدن رسن . (تاج المصادر بیهقی ). و در زره سخت و محکم تافته شدن و استحکام صناعت آن . || استوار کردن . (غ...
هسد. [ هََ س َ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به اسد شود. || (ص ) مرد دلیر. ج ، هساد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ...