اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسرت کشیدن

نویسه گردانی: ḤSRT KŠYDN
حسرت کشیدن .[ ح َ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حسرت خوردن :
نه تنها شانه حسرت میکشد از تار گیسویش
دل آئینه هم داغ است از محرومی رویش .

فطرت (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.