حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن زین الدین علی شهید ثانی بن احمدبن جمال الدین ابومنصور تقی بحرینی شیعی امامی (959 - 1011 هَ . ق .)، معروف به صاحب معالم . او راست : تحریر طاوسی . دیوان شعر. شرح اثناعشریة. شرح مختصر نافع. فوائد مکیه . کتاب الاجازات . مسکن الفؤاد. مشکاة القول السدید معالم الدین . منتقی الجمان در حدیث . (هدیة العارفین ج 1 ص 29) (ذریعه ج 9 ص 239 بنقل از سلافةالعصر ص 304) (فهرست سپهسالار ج 2 ص 411) (نجوم السماء ص 148) (زرکلی چ 1 ص 226).
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین بن حسن مصری خلیلی . محدث است و در محرم 720 هَ . ق . درگذشته . (دررالکامنة ج 2 ص 35).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین قمی اعرج . رجوع به حسن نیشابوری و نظام اعرج شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلیمان بن حمزه . در 710 هَ . ق . متولد شد و در 770 هَ. ق . درگذشت . محدث است . (دررالکامنة ج 2 صص 35-36).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سماعةبن مهران کوفی . شیعی واقفی مذهب ، درگذشته ٔ 263 هَ . ق . او راست : کتاب «البشارات »، «الحیض »، «الدلائل...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن شرفشاه . رجوع به حسن استرآبادی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن صالح بن محمدبن محمد. خوش خط بود و از یونس دبوسی در قاهره علم آموخت و در 772 هَ . ق . درگذشت .او راست : معج...
حسن . [ ح َ س َ ](اِخ ) ابن محمدبن صباح . رجوع به حسن زعفرانی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان . رجوع به حسن عکبری شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان بن علی اربلی . متولد در 658 هَ . ق . شاگرد ابن عبدالدائم بود، و برزالی و ابن سیدالناس و ابن ر...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ دمشقی . رجوع به حسن طیبی شود.