حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن .[ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن سواربن بابا بهنام ، مکنی به ابوالخیربن الخمار (381 - 489 هَ . ق .). مسیحی بود و مسلمان شد. او راست : «تدبیر المشایخ » و تفسیر ایساغوجی و 23 کتاب دیگر او در فلسفه و علوم در هدیةالعارفین (ج 1 ص 277) یاد شده است . و رجوع به ابوالخیر شود.
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۱ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان در 85 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و کنار راه مالرو رفسنجان - بافق . جلگه...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده بالای بخش خاش شهرستان زاهدان در 25هزارگزی خاور خاش و هزارگزی جنوب راه فرعی گزو به خا...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل در هفده هزارگزی شمال بیجار و دوازده هزارگزی راه مالرو جلال آباد - زابل . جلگ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان در 62 هزارگزی خاور رفسنجان و12هزارگزی شمال شوسه ٔ رفسنجان - کرمان . ک...
حسن آباد. [ ح َ س َ] (اِخ ) دهی است از دهستان کشکوئیه ٔ شهرستان رفسنجان در 32هزارگزی شمال باختری رفسنجان و هفت هزارگزی خاور شوسه ٔ رفسنجان ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زیدآباد بخش مرکزی بخش مرکزی شهرستان سیرجان در سی هزارگزی شمال سعیدآباد و دوهزارگزی جنوب را...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان در 16هزارگزی جنوب باختر شهداد. سر راه مالرو شهداد-کرمان . 5...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت در شش هزارگزی شمال خاوری مسکون و سر راه شوسه ٔ بم ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت در یک هزارگزی جنوب سبزواران . سر راه فرعی کهنوج - س...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان در 32 هزارگزی شمال باختری کرمان و دوهزارگزی خاور را...