حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن سهل بن عبداﷲ سرخسی ، کاتب و خطیب فصیح ، وزیر مأمون عباسی و پدر پوران زوجه ٔ مأمون بود و شعرا در مدح اوقصیده ها دارند. در پایان عمر به مرض سویداء گرفتار و دیوانه شد و او را زنجیر کردند و در خراسان به سال 203 هَ . ق . درگذشت . (وفیات الاعیان ). صاحب ذریعه گوید: بخشی از «جاویدان خرد» را حسن بن سهل از پهلوی به عربی برای مأمون عباسی ترجمه کرد و ابن مسکویه آنرااز نو تحریر کرده است . (ذریعه ج 5 ص 78 و ج 4 ص 400).
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۹ ثانیه
حصن سان سابستیان . [ ح ِ ن ِ؟ ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 2 ص 60).
حصن قسطینةالحدید. [ ح ِ ن ِ ق ِ ن َ تُل ْ ح َ ] (اِخ ) حصنی به اسپانیا. (حلل سندسیه ج 1 ص 135).