اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابی طالب هاشمی قرشی . امام دوم شیعه ٔ اثنا عشری است و پنجم خلفای راشدین از نظر سنیان و چهارمین از پنج تن آل عباست . در مدینه بسال سوم هجرت از فاطمه (س ) دختر پیغمبر بزاد و بزرگترین فرزندان وی بود، و پس از قتل پدرش علی (ع ) در 40 هَ . ق . مردم عراق با وی بیعت کردند و برای ادامه ٔ جنگ پدر با معاویه به طرف شام حرکت کرد و در «مسکن » از نواحی انبار با لشکر معاویه روبرو شد، پس با معاویه وارد مذاکره شد و چون معاویه شرایط وی را پذیرفت حسن در بیت المقدس از خلافت استعفا کرد و این سال (41 هَ . ق .) را بدین سبب «عام الجماعة» خوانند. پس حسن به مدینه گوشه نشینی گزید و همانجا در سال 50 هَ . ق . درگذشت و یا مخفیانه با زهر کشته شد. وی یازده پسر و یک دختر داشت وسیدان حسنی بدو منسوب هستند. (تهذیب التهذیب ابن حجر ج 2 ص 295) (الاصابة ج 2 ص 11 قسم اول حرف حاء). شرح احوال حسن (ع ) و مخصوصاً داستان صلح وی با معاویه را کتابهای جداگانه نگاشته اند. شیعیان به حسن لقب شبر و به برادرش حسین بن علی لقب شبیر داده اند :
من با تو نیم که شرم دارم
از فاطمه و شبیر و شبر.

ناصرخسرو.


چه گوئی به محشر اگر پرسدت
برآن عهد محکم شبر یا شبیر.

ناصرخسرو.


رجوع به شبر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۹ ثانیه
حسن . [ ح َس َ ] (اِخ ) ابن ابوعمرو شرابی . رجوع به ابوالحسن و تجارب الامم ج 2 ص 340 و الاوراق صولی صص 149 - 235 شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوعلی محمدبن عبدالرزاق . قاری است . (از تاریخ بیهقی 163).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوالقاسم کاشانی . متولد 1303 هَ . ق . او راست : احکام الجمعه و احکام الشریعة و جز آن . (ذریعه ج 1 ص 296 و ج 2 ص 244 ...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوالقاسم کاشانی بن عبدالحکیم (1275 - 1351 هَ . ق .). او راست :جواب الکتاب الوارد من حیدرآباد. (ذریعه ج 5 ص 186).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوالقاسم بغدادی حلبی واعظ. در ربیعالاول 731 هَ . ق . درگذشت . (دررالکامنة ج 2 ص 33).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابوالمجدبن علی آدمی حموی . از احمدبن ادریس حدیث شنید و برهان الدین حلبی از وی . (دررالکامنة ج 2 ص 33).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن ابی هریرة. رجوع به حسن بن حسین بن ابی هریره شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم . رجوع به حسن باشعیب شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن ابوبکر. در 760 هَ . ق . قاضی حاجیان شد و در 762 هَ . ق . درگذشت . (دررالکامنة ج 2 ص 11).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن الیاس صوفی . بدر نابلسی قطعه شعر او را که در شوال 753 هَ . ق . سروده است ، نقل کرده است . (دررالکامنة ج ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۷۳ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.