اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن شعبه حرانی حلبی . معاصر شیخ صدوق (متوفی 381 هَ . ق .) و استاد شیخ مفید (متوفی 413 هَ . ق .). او راست : «تحف العقول فیماجاء من الحکم و المواعظ عن آل الرسول » که در 1303 هَ. ق . در ایران با منتخب کشف المحجه ٔ ابن طاوس چاپ شده و سپس در 1380 هَ . ق . مجدداً در تهران طبع شده است . رجوع به حرانی و ذریعه ج 3 ص 400 و ج 4 ص 431 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن اسماعیل قونوی . در 721 هَ . ق . در قاهره بزاد و بر ابن الشحنه قرائت کرد و متولی مشیخه ٔ سعیدالسعداء شد و در ...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن امراﷲ. رجوع به حسن چلبی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن جابر صنعانی . رجوع به حسن هبل شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن عاملی . رجوع به حسن حاینی شود.
حسن .[ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن جبرئیل صاغرجی دهقان . ازاصحاب رای بود. سمعانی گوید: لیکن اهلیت حدیث نداشت . از جدش روایت کرده است . (ا...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن حسینی . معاصر کفعمی در سده ٔ نهم بود. او راست : ارجوزة در ارث . (ذریعه ج 1 ص 453).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن زهرة حلبی . نقیب الاشراف حلب و متوفی به هفتادواند سالگی در 711 هَ . ق . او برادر حمزه ٔ حلبی است ...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن عبدالملک قمی . رجوع به حسن قمی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن علی بن عمرالاطروش . رجوع به حسن اطروش شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسن بن علی عباسی ، معروف به ابن البنا حلبی . شاعر است و در 765 هَ . ق . درگذشت . شعر او در دررالکامنة (ج 1 ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.