حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عمربن عیسی بن خلیل . ساکن جیزه ٔ مصر. در دمشق در 630 هَ . ق . متولد شد و در همانجا 720 هَ . ق . درگذشت . و مدتی در جیزه ٔ مصر دکان وراقی داشت و حدیث میکرد. (دررالکامنة ج 2 صص 31-32).
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان در 30 هزارگزی شمال خاوری همدان و یک هزارگزی خاور شوس...
حسن آباد.[ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت کوه گلپایگان در 27 هزارگزی جنوب باختری گلپایگان و نه هزارگزی باختر راه مالرو ولیت بار خبگ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان همت آباد شهرستان بروجرد. در 18 هزارگزی جنوب بروجرد و 3 هزارگزی خاور راه بروجرد به درود. جلگه و...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرگاه بخش ولیان شهرستان خرم آباد در 13 هزارگزی باختر ماسور و دوهزارگزی جنوبی راه شوسه ٔ خرم ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسنوند بختن سلسله ٔ شهرستان خرم آباد در دوهزارگزی جنوب خاوری الشتر و دوهزارگزی جنوب خاوری را...
حسن آباد.[ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش بافت شهرستان سیرجان در دوهزارگزی جنوب بافت و یک هزارگزی جنوب راه فرعی بافت به سیرجان . جلگه ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل در 14هزارگزی شمال خاوری بیجار و هشت هزارگزی راه مالرو ده دوست محمد به زا...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ باختر شهرستان رفسنجان در 12هزارگزی شمال شوسه ٔ رفسنجان به یزد. جلگه و سردسیر است . 270 ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش خاش شهرستان زاهدان در یک هزارگزی جنوب خاش و کنار شوسه ٔ سروان به خاش . جلگه و گرمسیر ا...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان در 12هزارگزی جنوب زرند و چهار هزارگزی شمال راه مالرو زرند - رف...