اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محبوب الزراد (السراد) کوفی . امامی شیعی مکنی به ابوعلی درگذشته ٔ 224 هَ . ق . او راست : «احادیث الجن و الانس »، «اخص الاعمال »، «تعبیر الرؤیا»، «تفسیر القرآن »، «جداول الحکمة»، «طبقات الرجال »، «علل الاحادیث »، «فضائل الاعمال »، «فضائل القرآن »، «الاحتجاج »، «الارضین »، «الازاهیر»، «الاسباب »، «الاشکال »، «والافانین »، «الانبیاء»، «الاوامر»، «البزائر»، «البلدان »، «التاریخ »، «التحذیر»، «التخویف »، «الترهیب »، «الجمل »، «الحدود»، «الحیرة و الصفوة»، «الحیوان و الاجناس »، «الدیات »، «الروایة»، «الریاضة»، «السماء»، «صوم الایام »، «الطلاق »، «الفتق »، «الفرائض »، «الفروق »، «القرائن »، «الکعبة»، «اللطائف »، «المآثر»، «ماخاطب اﷲ به خلقه »، «المحاسن »، «المحبوبات »، «المزاج »، «المشیخة»، «المصالح »، «معانی الحدیث و التحریف »،«المکروهات »، «النکاح » و «النوادر» در هزار برگ . (هدیة العارفین ج 1 ص 266) (ذریعه برای اسامی کتب او).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۱ ثانیه
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق مکنی به ابومحمد و ابن ابی عباد نحوی . درگذشته ٔ 470 هَ . ق . او راست : «المختصر» در نحو. (هد...
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن احمد جلال الدین بن محمدبن علی بن صلاح زیدی معروف به ابن جلال صنعانی . درگذشته در همانجا 1079...
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن داودبن حسن علی بن مؤید در 985 هَ . ق . در صعده امام یمن شد، پس مراد پاشا والی یمن لشک...
حسن یمنی . [ ح َ س َ ن ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن عمران مکنی به ابوالقاسم و ملقب به حمیدی فقیه (611-677 هَ . ق .). او راست : «ذیل طبقات...
حسن یوسف . [ ح ُ ن ِ س ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از زیبایی فوق العاده . || حاشیش . داود ضریر انطاکی گوید: قسمی خیری است . || در تد...
حسن یوسف . [ ح َ س َ س ُ ] (اِخ ) ابن احمد اخباری کربلایی . کتابخانه ای در کربلا داشت و در 1354 هَ . ق . درگذشت .
حسن یوسی . [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن مسعود، ملقب به نورالدین مغربی و مکنی به ابوالوفاء منسوب به یوس قبیله ای از بربر. به مکه شد و بازگش...
حسن آبادی . [ ح َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب است به حسن آباد که قریه ای است از قرای اصفهان ، حسناباذی . (سمعانی ).
حسن آبادی . [ ح َ س َ ] (اِخ ) نام یکی از دعات اسماعیلیه .معاصر ابن الندیم ، به بغداد و پس از نفی و تبعید شیرمدی دیلمی به آذربایجان رفته اس...
حسن احمد. [ ح َ س َ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالغفار. رجوع به ابوعلی فارسی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.