اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن قلاوون صالحی ملک ناصربن ناصر (735 - 762 هَ . ق .). نامش قماری بود و چون به تخت نشست خود را حسن نامید. پس از برادرش مظفر در رمضان 748 هَ . ق . به تخت نشست و در 752 هَ . ق . معزول شد و سپس در 755 هَ . ق . دوباره روی کار آمد ومدرسه ٔ رمیله را بساخت و ناتمام بود که در 762 هَ .ق . به دست یلبغا کشته شد و پسر برادرش ، محمد منصور،پسر مظفر به جایش نشست . (دررالکامنة ج 2 صص 39-40).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۸ ثانیه
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن عبدالمطلب . رجوع به حسن سرورودی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن عبداﷲبن عبدالرحمان عتکی . رجوع به حسن سکری شود.
حسن . [ ح َ س َ] (اِخ ) ابن حسین بن عبید. رجوع به حسن بشکری شود.
حسن . [ ح َ س َ ](اِخ ) ابن حسین بن عبداﷲ. رجوع به حسن بطاینی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن مطر جزائری اسدی ، ملقب به عزالدین . شاگرد احمدبن فهد حلی و استاد علی بن هلال جزائری بوده است . (ذریعه ...
حسن . [ ح َ س َ] (اِخ ) ابن حسین بن مصعب . رجوع به حسن خزاعی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بشکری . رجوع به حسن بشکری شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین تبریزی شافعی . رجوع به حسن تالشی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین خطاط و شاعر. رجوع به حسن شاملو شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین رومی . رجوع به حسن قره حصاری شود.
« قبلی ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۷۳ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.