اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی بغدادی . غوری الاصل و متولد بغداد بود و متولی حسبه و سپس قاضی حنفیان شد. و پس از 738 مدتی قضاء مصر داشت و از آنجا به سبب بدخلقی اخراج شده به دمشق آمد و از آنجا به بغداد شده و به دمشق بازگشت و سپس به بغداد شد و تدریس مشهد ابوحنیفه را عهده دار گشت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۰ ثانیه
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن مرزبان . رجوع به حسن سیرافی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ اردبیلی . رجوع به حسن اردبیلی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ اصفهانی . رجوع به حسن لکذه شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ برسوی . رجوع به حسن هاتف شود.
حسن . [ ح َ س َ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خلوتی . رجوع به حسن سیم کش شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ رومی . رجوع به حسن وجیهی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شافعی . رجوع به حسن خوشابی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عثمانی . رجوع به حسن نیشابوری شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عثمانی مصری . رجوع به حسن عفانی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ )ابن عبداﷲ قاضی بغدادی . رجوع به حسن بندینجی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.