حسن آباد
نویسه گردانی:
ḤSN ʼABAD
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قهستان بخش مرکزی شهرستان سیرجان در 25 هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد و یک رو شوسه ٔ راه کرمان - بندرعباس . جلگه و سردسیر است و 50 تن سکنه ٔ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوبات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
واژه های همانند
۱۹۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ] (اِخ ) نام دهی است از دههای نهرالملک در بغداد.
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) کوهی است در بلوک عارون ثویه از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته .
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) شعبه ای از کوههای البرز که در قسمت جلگه ٔ ایالت تهران تا کویر پیش رفته .
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان دودانگه بخش ضیاء شهرستان قزوین در 28 هزارگزی جنوب ضیأآباد و 60 هزارگزی راه عمومی . کوهستان...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) (اوچ تپه ) دهی است جزء دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین در 60 هزارگزی شمال باختر آوج و 36 هزارگزی را...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنوات بخش حومه ٔ شهرستان قم در 12هزارگزی خاور قم و یکهزارگزی راه سراچه به قم . جلگه و معت...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش دستجرد شهرستان قم در 8 هزارگزی شمال خاور دستجرد و 3 هزارگزی راه فرعی دستجرد به ق...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان تیموربخش حومه ٔ شهرستان محلات است . در 12هزارگزی خاور محلات و راه شوسه ٔ دلیجان به محلات د...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی جزء بخش کن شهرستان تهران است . در پنجهزاری گزی جنوب خاور کن و 4هزارگزی راه شوسه و کنار راه فرعی تهران - کن...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین در 33 هزارگزی از شمال باختر بوئین و 18 هزارگزی راه عمومی . ...