حسن آباد
نویسه گردانی:
ḤSN ʼABAD
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند در 44هزارگزی جنوب خوسف و 7هزارگزی خاور قیس آباد. جلگه و گرمسیر است . 25 تن شیعه ٔ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۱۹۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۹ ثانیه
حسن آباد مجدالدوله . [ح َ س َ دِ م َ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اکراد و ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران در 56 هزارگزی باختر کرج و...
حسن آباد باغ ابریشم .[ ح َ س َ دِ غ ِ اَ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 6هزارگزی خاور فلاورجان متصل ...
حصن آباد. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حصن بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 45هزارگزی باختر زرند و ده هزارگزی جنوب راه مالرو زرند ب...
حصناباد. [ ح ِ ] (اِخ ) نام قریه ای به نهر الملک بغداد. ناصر خلیفه در آن کاخی بساخت . (معجم البلدان ).
حسن علی آباد. [ ح َ س َ ع َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد در 30هزارگزی شمال باختری فریمان . جلگه و معتدل است ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.