اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن التعلیل

نویسه گردانی: ḤSN ʼLTʽLYL
حسن التعلیل . [ ح ُ نُت ْ ت َ ] (ع اِ مرکب ) در علم بدیع، آنکه شاعر یا منشی اثبات کند صفت چیزی را و برای ثبوت آن صفت سببی و علتی مناسب ادعا کند مگر در حقیقت سبب و علت آن نباشد. مثال آن در فارسی :
لاله که بدل گره شدش دود
از آه من است حسرت آلود.

امیرخسرو.


رجوع به حسن تعلیل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.