گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حسن شسته نویسه گردانی: ḤSN ŠSTH حسن شسته . [ ح ُ ن ِ ش ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن در غایت صفا و بها : این حسن شسته ای که تو داری نداشت صبح هر چند گرد چهره ٔ او آفتاب شست .سالک یزدی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود