گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حسن کیف نویسه گردانی: ḤSN KYF حسن کیف . [ ح َ س َ ک َ ] (اِخ ) شهری است مابین شام و بغداد. عبداﷲ هاتفی در عزیمت صاحبقران از بغداد بجانب شام گفته : عراق عرب را چو آباد کرددیار حسن کیف را یاد کرد.(از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی حسن کیف حسن کیف . [ ح َ س َ ک َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش کلاردشت از شهرستان نوشهر 49هزارگزی جنوب باختری چالوس ، 21هزارگزی باختر مرزان آباد مرکز بخش کلا... حصن کیف حصن کیف . [ ح ِ ن ِ ک َ ] (اِخ ) حصن کیفا. رجوع به این کلمه شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود