حصار
نویسه گردانی:
ḤṢAR
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشگین باختری بخش مرکزی شهرستان مشگین شهر. واقع در یازده هزارگزی جنوب باختری مشگین شهر و یازده هزارگزی شوسه ٔ مشگین شهر به اهر. ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل . دارای 16 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از مشگین چای مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
حصار امیر. [ ح ِ اَ ] (اِخ )دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . واقع 24هزارگزی شمال ورامین ، سر راه شوسه ٔ تهران به ...
جبال حصار. [ ج ِ ل ِ ح ِ ] (اِخ ) سلسله ای از کوهستان شرقی بخاراست که دنباله ٔ کوههای پامیر میباشد. این کوهها در میان جلگه ٔ بخارا و جلگه ٔ سم...
چال حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) نام محله ای در شهر تهران . نام یکی از محلات تهران . مؤلف مرآت البلدان نویسد: «نام کوچه ای است در محله سنگلج تهر...
چال حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «در قدیم گودال بزرگی بوده است در محله ٔ سنگلج تهران به این اسم که همه ساله ایام عا...
اسکی حصار. [ اَ ح ِ ] (اِخ ) قصبه ٔ کوچکی است در سنجاق منتشاء از ولایت آیدین در 30 هزارگزی شمال غربی موغله و در ساحل یکی از انهار فرعی شط ...
حصار سفید. [ ح ِ رِ س َ / س ِ ] (اِخ ) بنام دیگر آن عباس آباد مراجعه شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
حصار سفید. [ ح ِ / ح َ س َ /س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . واقع در 8500گزی خاور کرمانشاه . و دوهزارگزی خاو...
حصار بالا. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ریگان بخش گرمسار شهرستان دماوند. واقع در هشت هزارگزی جنوب دماوند و یک هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ ت...
حصار بالا. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران . واقع در 14هزارگزی جنوب خاور ورامین سر راه نیمه شوسه ٔ جو...
حصار بالا. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزینه رود بخش قیدارشهرستان زنجان . واقع در 45هزارگزی جنوب باختری قیدار، سر راه مالرو عمومی . ناح...