اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حصن

نویسه گردانی: ḤṢN
حصن . [ ح َ ] (ع مص ) پارسا گردیدن زن . در پرده شدن و پرهیزگار شدن زن . شوی کردن زن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
حسن عبّاسی (۱۳۴۵ در ازنا) تحلیل‌گر علوم استراتژیک[نیازمند منبع] اهل ایران و رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال (اندیشکده یقین) است[نیازمند منبع]. محتویات ...
ارزشهای نیکو (اخلاقی)
حسن انوری حسن انوری سطح تحصیلات دکتری زبان و ادبیات فارسی سال و محل تولد 1312 تکاب زندگی نامه زادهٔ ۱۰ اسفند ۱۳۱۲ در تکاب، استاد بازنشستهٔ زبان و ادبی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قنات حسن . [ ق َ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گوهرکوه بخش خاش شهرستان زاهدان ، واقع در 65هزارگزی باختر خاش کنار راه فرعی خاش ...
رأس حسن . [ رَءْ س ِ ح َ س َ ] (اِخ ) نواحی غربی شبه جزیره ٔ عمان .
قلعه حسن . [ ق َ ع َ ح َ س َ ] (اِخ ) از نقاطی است در جنگل زیارت استرآباد که خرابه هائی در آن دیده میشود. رجوع به مازندران و استرآباد رابی...
قلعه حسن . [ ق َ ع َ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان گرگان ، واقع در 3000گزی جنوب خاوری گرگان و کنار راه شوسه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.