اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حفره کردن

نویسه گردانی: ḤFRH KRDN
حفره کردن . [ ح ُ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حفره زدن :
مکر آن باشد که زندان حفره کرد
آنکه حفره بست آن مکری است سرد.

مولوی .


این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.