اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حق پرست

نویسه گردانی: ḤQ PRST
حق پرست . [ ح َ پ َ رَ ](نف مرکب ) پرستنده ٔ حق . خداپرست . عابد :
یکی پارسازاده ٔ حق پرست
فتادش یکی خشت زرین به دست .

سعدی .


نکونام و صاحبدل و حق پرست
خط عارضش خوشتر از خط دست .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.