حق گزاری
نویسه گردانی:
ḤQ GZʼRY
حق گزاری . [ ح َ گ ُ ] (حامص مرکب ) ادای حق . شکران : و ذکر حریت و حق گزاری او بدان مخلد گردانیده اند. (کلیله و دمنه ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
حق گذاری . [ ح َ گ ُ ] (حامص مرکب ) رجوع به حق گزاری شود.