حقیر داشتن
نویسه گردانی:
ḤQYR DʼŠTN
حقیر داشتن . [ ح َ ت َ ] (مص مرکب ) تحقیر. کوچک داشتن . محقر و خرد شمردن . اندک گرفتن . ازدراء. استحقار. (تاج المصادر بیهقی ). اقتحام .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). خوار گرفتن . ازراء.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.