حکاکی
نویسه گردانی:
ḤKAKY
حکاکی . [ ح َک ْ کا ] (حامص ) شغل حکاک . سوده گری . مهره سائی . نگین سائی . مهرکنی . || (اِ) دکان حکاک .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حکاکی: سوده گری، مهره سائی، نگین سائی، مهرکنی. حکاکی یعنی با وسیله هایی برجستگی و فرورفتگی طرح و نقش را به روی چوب، فلز و ... ایجاد کردن. فلزکاری، قلم...
چرخ حکاکی . [ چ َ خ ِ ح َک ْ کا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چرخی که حکاکان بدان کار کنند. (آنندراج ). چرخی مخصوص مهر کندن و خط نوشتن روی سنگ...