اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حکم

نویسه گردانی: ḤKM
حکم . [ ح َ ک َ ](اِخ ) ابن عبدل بن جبلة بن عمروبن ثعلبه . از شاعران بزرگ دربار امویان است . نسبت وی بخزیمةبن مدرکة اسدی فاخری کوفی میرسد. وی شاعری نیکو و هجاء بود. ابن زبیر وی را از عراق بیرون کرد، حکم به دمشق رفت و از عبدالملک بن مروان نصیب بیافت آنگاه بر وی درآمدی و شب ها نزد او بمسامرت ماند. حکم بن عبدل لنگ بود و بر عبدالحمیدبن عبدالرحمن بن زیدبن الخطاب که او نیز لنگ بود درآمد و صاحب شرطه هم لنگ بود. ابن عبدل بگفت :
الق العصا ودع التخادع و التمس
عملا فهذی دولة العرجان
لامیرنا و أمیر شرطتنامعا
لکلیهما یا قومنا رجلان
فاذا یکون امیرنا و وزیرنا
وأنا فجی ٔ بالرابع الشیطان .

(معجم الادباء).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن بصری انصاری ، مکنی به ابی غسان . محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ مکنی به ابی حمدان . محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سعد الایلی ، مکنی به ابی عبداﷲ. محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سعد خطاف ، مکنی به ابی سلمة. محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ العجلی ،مکنی به ابی نعمان . محدث است و از شعبه روایت کند.
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خراسانی ، قاضی بلخ ، مکنی به ابی مطیع. محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عطیة الدباغ ، مکنی به ابی عزة. محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عمرالرعینی شامی ، مکنی به ابی سلیمان . محدث است .
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عمروبن مجدع غفاری . یکی از صحابه است . وی برادر رافعبن عمرو بود. پس از رحلت حضرت رسول (ص ) در بصره سکونت گزید...
حکم . [ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن عمیرالثمالی یکی از صحابه است . وی در جنگ بدر حضور داشت و سپس در حمص سکونت گزید. از این رو وی را از اهالی شام...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.