حمار
نویسه گردانی:
ḤMAR
حمار. [ ح ِ ] (اِخ ) (ذوالَ ...) لقب اسود عنسی کذاب بود که دعوی پیغمبری کردو خری سیاه و تعلیم یافته داشت و به آن میگفت که پروردگار خود را سجده کن ، آن خر بسجده میافتاد و به او میگفت از سجده بنشین ، آن می نشست . (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
گنج همار دبیره . [ گ َ هََدَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کتابت خزاین در ایران قبل از اسلام . (مفاتیح العلوم خوارزمی ). گنج آمار دبیره .