اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حمل دار

نویسه گردانی: ḤML DʼR
حمل دار. [ ح َ ] (نف مرکب ) ج ، حمل داران :
حمل داران درآمدند بکار
حمل بر حمل ساختند نثار.

نظامی .


|| در تداول ، حمل دار و حمله دار؛ رئیس کاروان خاصه کاروان حج که گروهی را به حج برد و به راهنمایی او حاجیان مناسک و اعمال حج و عمره انجام دهند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.