اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حمیدالدین جوهری

نویسه گردانی: ḤMYDʼLDYN JWHRY
حمیدالدین جوهری . [ ح َ دُدْ دی ن ِ ج َ هََ ] (اِخ ) مستوفی . از اماثل و اعیان ماوراءالنهر بود. بفنون فضایل وضروب شمایل از اقران ممتاز و میان او و استاد سوزنی مشاعراتست . حمیدالدین را شعریست عذب در صفت پیری :
موئی که جوانی بشبه بنگارید
پیری شبه برد و در برو بگمارید
گر در ز شبه بهست چون بار آید
از غم ز دریغ آن شبه مروارید.
زین روی که دیدنش مرا بودی کیش
سیر و ستهم چو آمدم پیری پیش
در دیدن من کرا بود رغبت بیش
من خود چو همی گریزم از دیدن خویش .
جانا غم و سودای جهان نیست مرا
وز عشق تو اندیشه ٔجان نیست مرا
پیری است که بازار مرا بشکسته ست
ورنی ز علا چیست که آن نیست مرا.
ای عجب طرفه جوهریست شراب
همه فرجام او نه چون آغاز
هیچ آهستگی درو ننهاد
غم سنگین بسالهای دراز
ساعتی با پیاله صحبت داشت
زو بیاموخت فاش کردن راز.
چشم یار مرا خمار گرفت
زآنک بدمست بود و کارشکن
سینه ٔ او دو نار بار آورد
تا کند شربت خمارشکن .

(لباب الالباب ج 2 ص 208).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.