گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حوض ماهی نویسه گردانی: ḤWḌ MAHY حوض ماهی . [ ح َ ض ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حوض آب و آن برج حوت است . (برهان ) : عریان بحوض ماهی سوی بره روان شدهمچون بره برآمد پوشیده صوف اصفر.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه واژه معنی حوض ماهی حوض ماهی . [ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سمیرم پائین بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا. متصل براه حوض ماهی به مبارکه . کوهستانی و معتدل . سکنه ٔ آن ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود