حول
نویسه گردانی:
ḤWL
حول . [ ح َ وِ ] (ع ص ) رجل حول ؛ مرد که چشمش حولاء باشد. (منتهی الارب ). رجوع به حولاء شود.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
به حالتی گفته میشود که کسی در تلاش برای کسب سود زیاد، ناگهان دچار خسران و ضرر شدیدتری میشود