حول
نویسه گردانی:
ḤWL
حول . (ع اِ) ج ِ حَول . به معنی سالها. || ج ِ حایل . (منتهی الارب ). رجوع به حایل شود. || (ص ) ج ِ احول . (اقرب الموارد). رجوع به احول و حَوَل شود. || (مص ) آبستن نشدن ناقه بعد از گشن دادن . || بارور نشدن خرمابن پس از تأثیر. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
به حالتی گفته میشود که کسی در تلاش برای کسب سود زیاد، ناگهان دچار خسران و ضرر شدیدتری میشود