حیات
نویسه گردانی:
ḤYAT
حیات . [ ح َی ْ یا ] (ع اِ) ج ِ حیة. مارها. (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به حیة شود. || کرمان دراز بزرگ که در امعاءالدقاق افتد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). کرمهای دراز. (غیاث ). || (اِخ ) ستاره ها که مابین فرقدین و بنات نعش اند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هیاط و میاط. [ طُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) اضطراب و رفت و آمد. هم فی هیاط ومیاط؛ أی اضطراب و مجی ٔ و ذهاب . (اقرب الموارد).- عام هیاط میاط...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
حرف شکل و هیأت . [ ح َ ف ِ ش َ / ش ِ ل ُ هََ / هَِ ءَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس چنین آورده است . رجوع به حرف تشبیه شود.