خاتون
نویسه گردانی:
ḴATWN
خاتون . (اِخ ) مادر طغشاده و زن بیدون بخاراخداة بود. چون پسر شیرخواره ٔ او پادشاه شد با عبیداﷲ زیاد که در سال 53 هَ . ق . از جانب معاویه بحکومت خراسان منصوب شده بود جنگید و شکست خورد، سپس باتقدیم هدایائی به او با وی صلح کرد. (از عیون الاخبار ج 1 ص 132) (شرح احوال رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 223).
واژه های همانند
۱۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
خاتون . (ترکی ، اِ) خانم و بانو. این لفظ برای احترام بنام زن متصل میشود مثل زینب خاتون و سکینه خاتون . سابقاً عمومی بوده لیکن اکنون مخص...
خاتون . (اِخ ) دختر قطب الدین شاه بود که در 690 هَ . ق . برادر خود را که فرمانروا بود کشت و بر سریر حکومت بنشست . این رباعی از اوست :بس غصه ...
خاتون . (اِخ ) عنوان خاصی که «تومن » یا «بومین خاقان » پیشوای ترکان در چین به زن خود داد. (از شرح احوال رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 180).
خاتون . (اِخ ) کوهی است که از مشرق به کوه گور سفید متصل است و 3800 گز ارتفاع دارد. (جغرافیای تاریخی غرب ایران ص 33).
خاتون . (اِخ ) (مدرسه ٔ... مهد عراق ) نام مدرسه ای در نیشابور بوده است . محمد قزوینی در تعلیقات لباب الالباب (چ لیدن ج 1 ص 296) می نویسد: اب...
شش خاتون .[ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) شش بانو. (ناظم الاطباء). شش بانوست که شش کوکب زحل و مشتری و مریخ و زهره و عطارد و ماه باشد. (آنندراج ) (برها...
گل خاتون . [ گ ُ ] (اِخ )دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد واقع در 69هزارگزی شمال باختری مشهد و 5هزارگزی شمال راه شوس...
شاه خاتون . (اِخ ) دختر قدرخان ترکستان . این دختر نامزد سلطان مسعود غزنوی بوده است . رجوع به تاریخ بیهقی چ فیاض ص 432 شود.
خاتون خم . [ ن ِ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب ناب است و خم شراب را نیز گفته اند. (برهان ) (انجمن آرا).
خاتون کث . [ ک َ ] (اِخ ) شهرکی است خرد [ از ماوراءالنهر بچاچ ] و آبادان و بارگاه سغد و سمرقند است و آن فرغانه و ایلاق است نزدیک دیمعان ک...