خاتون
نویسه گردانی:
ḴATWN
خاتون . (اِخ ) مادر طغشاده و زن بیدون بخاراخداة بود. چون پسر شیرخواره ٔ او پادشاه شد با عبیداﷲ زیاد که در سال 53 هَ . ق . از جانب معاویه بحکومت خراسان منصوب شده بود جنگید و شکست خورد، سپس باتقدیم هدایائی به او با وی صلح کرد. (از عیون الاخبار ج 1 ص 132) (شرح احوال رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 223).
واژه های همانند
۱۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
خاتون صبح . [ ن ِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خورشید است : بر سر بیرق بلاف پرچم گوید منم طره ٔ خاتون صبح بر تُتق روزگار.عماد عزیز...
خاتون عرب . [ ن ِ ع َ رَ ] (اِخ ) کنایه از کعبه ٔ معظمه است . (آنندراج ). خاقانی گوید : خال مشک از روی گندم گون خاتون عرب عاشقان را آرزوبخش ...
خاتون عنب . [ ن ِع ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب انگور. (آنندراج ). رجوع شود به مجموعه ٔ مترادفات ص 224.
خاتون فلک . [ ن ِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است و زهره و ماه را نیز گفته اند. (برهان قاطع) (آنندراج ).
ختن خاتون . [ خ ُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از کنیزکان شاپور است و نظامی در خمسه او را نام برده است : همایون و سمن ترک و پریزادختن خاتون و گ...
گنجک خاتون . [ گ َ ج َ ] (اِخ ) (شهرزاده ...) خاتون امیر ایرنجین از معاصران اولجایتو سلطان . (ذیل جامعالتواریخ رشیدی از حافظ ابرو ص 102).
نرجس خاتون . [ ن َ ج ِ ] (اِخ ) نام زوجه ٔ امام حسن عسکری علیه السلام و مادر امام دوازدهم شیعیان حضرت قائم علیه السلام است بنا بر مشهور نزد...
نرگس خاتون . [ ن َ گ ِ ] (اِخ ) نرجس خاتون . رجوع به نرجس و نرجس خاتون شود.
بی بی خاتون . (اِخ ) دهی از دهستان بردخون است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 171 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)...
پی پی خاتون . (اِخ ) نام محلی در 204500گزی بوشهر میان بطانه و بندر دیر.