اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاتون

نویسه گردانی: ḴATWN
خاتون . (اِخ ) عنوان خاصی که «تومن » یا «بومین خاقان » پیشوای ترکان در چین به زن خود داد. (از شرح احوال رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 180).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
خاتون آباد. (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان رابر بخش بافت واقع در شهرستان سیرجان و 45 هزارگزی شمال خاوری بافت و نیز سر راه مال رو جواران و...
خاتون آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان بخش مرکزی شهرستان جیرفت و در 40 هزارگزی جنوب خاوری سبزواران است سر راه دوساری و کهنوج می باشد، محل...
خاتون آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 3 هزارگزی خاور راه فرعی کهنوج و 2 هزارگزی خاور راه فرعی کهنوج...
خاتون آباد. (اِخ ) (چیل آباد) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقعدر 25 هزارگزی جنوب خاوری سبزواران و 2 هزارگزی راه فر...
خاتون آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان تهرود بخش راین شهرستان بم است ، 44 هزارگزی جنوب خاوری راین و یک هزارگزی باختر شوسه ٔ بم بکرمان . مح...
خاتون آباد. (اِخ ) یکی از دیه هائی بوده است که سلطان ابوسعید و فرزندانش در مراجعت از نجف اشرف به یزد در حومه ٔ یزد احداث کردند. (از تاریخ ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
منطقه ای ییلاقی در جنوب مشگین شهر در روستای دیزو نرسیده به آبگرم قینرجه که رودی زلال و بسیار خنک در ان جاریست
دولت خاتون . [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چایپاره بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی . واقع در 13هزارگزی قره ضیاءالدین . آب آن از چشمه اس...
دولت خاتون . [ دَ ل َ ] (اِخ ) نام زن عزالدین محمد و برادرش عزالدین حسین که از امرای لر کوچک بوده و از سال ۞ تا 720 هَ .ق . امارت داشته ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۳ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.