اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خادم پیر

نویسه گردانی: ḴADM PYR
خادم پیر. [ دِ م ِ ] (اِخ ) کنایه از ستاره ٔ زحل است . (برهان ). کنایه از ستاره ٔ زحل و آن را پاسبان فلک نیز میگویند و فلک هفتم مکان اوست . (آنندراج ) :
از بوی گیاش خادم پیر
خط سبز شود زهی عقاقیر.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.