گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خادم شدن نویسه گردانی: ḴADM ŠDN خادم شدن . [ دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بخدمت ایستادن . خدمتگزار بودن : ور چنین حور در بهشت آیدهمه خادم شوند و غلمانش .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود