اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خار

نویسه گردانی: ḴAR
خار. (اِ) خار. خیار است به لغت هندی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
خوار شمرده شدن . [ خوا / خا ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناچیز شمرده شدن . بچیز گرفته نشدن . پست بحساب آمدن . (یادداشت بخط م...
حبشیان ماهی خوار. [ ح َ ب َ ن ِ خوا / خا] (اِخ ) در تاریخ ایران باستان ص 1870 چنین آمده است : سواحل دریای عمان از پتاله تا کرمان به سه قس...
خوار و ذلیل گردانیدن . [ خوا /خا رُ ذَ گ َ دَ ] (مص مرکب ) ذلیل کردن . بدبخت کردن .بی قدر کردن . بی اعتبار کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.