گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خارخار کردن نویسه گردانی: ḴARḴAR KRDN خارخار کردن . [ ک َ دَ ] (مص ) ستیزه کردن . درافتادن : اندر دو چشم خویش زند خار خشک مر دشمنی که با توکند خارخار. فرخی .تا بر کسی گرفته نباشد خدای خشم پیش تو نایدو نکند با تو خارخار.منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود