خاصان . [ خاص ْ صا ] (اِ) جمع فارسی خاص که ضد عام است
: همت خاصان و دل عامیان .
نظامی .
که خاصان در این ره فرس رانده اند
بلا احصی از تک فرو مانده اند.
سعدی (از آنندراج ).
چرا نزدیکترنیائی تا بحلقه ٔ خاصانت در آرد و از بندگان مخلصت شمارد. (گلستان سعدی ). شنیدم که سحرگاهی با تنی چند از خاصان ببالین قاضی فراز آمد. (گلستان سعدی ).