اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاطر داشتن

نویسه گردانی: ḴAṬR DʼŠTN
خاطر داشتن . [ طِت َ ] (مص مرکب ) میل داشتن . علاقه داشتن . توجه داشتن .دوست داشتن . پسند کردن . (ناظم الاطباء) :
میان عاشقان صاحب نظر نیست
که خاطر پیش منظوری ندارد.

سعدی (طیبات ).


- به خاطر داشتن ؛ در حفظ داشتن . از بر داشتن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خاطر جمع داشتن . [ طِ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) خیال راحت داشتن : در عالم صورت تو میروی اما در حقیقت من میروم . خاطر جمع دار. (انیس الطالبین ص ...
خاطر نگاه داشتن . [ طِ ن ِ ت َ] (مص مرکب ) مواظبت کردن . مراعات کردن : شکر خدا که خاطر ما را نگاه داشت .محمداشرف (از آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.