اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاطر ماندن

نویسه گردانی: ḴAṬR MANDN
خاطر ماندن . [ طِ دَ ] (مص مرکب ) گرانی خاطر و آزردگی بهم رسیدن . (آنندراج ) :
دل چو رویش دید جان را درنباخت
خاطر خواجه عظیم از دل بماند(؟).

خواجوی کرمانی (از آنندراج ).


- به خاطر ماندن ؛ در خاطر ماندن . در یاد ماندن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.